سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای مردم! هرگاه دانستید، پس به آنچه دانستید عمل کنید؛ شاید که هدایت یابید . [امام علی علیه السلام]
 
دوشنبه 101 مرداد 3 , ساعت 4:4 عصر

تو همون ...

عطر خاکی..

 که توآغوش بارون نشسته

تو همون...

صدای بارون ..

 که سکوت ناودون و شکسته

تو همون پرنده هستی

که تو موجهای دل من..

 پر کشیدی

به عشق رسیدی

من همون طعم غروبم

رو ستیغ بلند یک کوه

مثل مشت خاکی بر باد

که تویی براش مثل روح

داره خاطر.. دستهای قشنگت

روی خاک سرد این دست

نقش بارون و میکاره

میدونی...

حرفها بهونه ست

دل من کم ت میاره

کم میارم تو رو..

 تو هر لحظه بودن

تو بهونه نفسهام

واسه تو از دل سرودن

وقتی آغوش تن من

مست میشه از خواب چشمهات

وقتی توی لمس بودن

میشه زندگی رو حس کرد

روی  نرم و داغ  لبهات

دیگه موندنم  نیست یک حلقه

از غم و غصه و تکرار

از همه ش بیهوده بودن

توی این روزهای بسیار

وقتی هستی میشه حس کرد

زندگی نبض یک دریاست

پر موج و شوق و شادی

قایق... دست تو اونجاست

میشه با تو همسفر شد

به ته دنیا رسیدن

مثل روز... اول عشق

نقش قلبها رو کشیدن

بی تو ام ..با تو اما

در سکوت و پر آوا

تو بازم در من طلوع کن

ای همه امید فردا..............

http://www.wikidot.com/user:info/tbilit

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ